آیه شماره 99  از سوره مبارکه نحل
مؤمنان تسخیرناپذیر

 
إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
چرا که او را بر کسانى که ایمان آورده‏اند و بر پروردگارشان توکل مى‏کنند تسلطى نیست
از خطر نفوذ شیطان در بهترین افراد و مقدّس‏ترین کار غافل نباشید. (تلاوت قرآن از شخصى مثل پیامبر اکرم هم نیاز به استعاذه دارد)
شیطان به سراغ همه مى‏آید، امّا در همه تأثیرگزار نیست. «لیس‏له سلطان على الّذین آمنوا»
ایمان و توکّل، قلعه‏اى است که انسان را از آسیب‏پذیرى حفظ مى‏کند. «لیس له سلطان على الّذین آمنوا»




تاریخ : شنبه 93/12/23 | 12:4 عصر | نویسنده : موسی مباشری | نظر

آیه شماره 42  از سوره مبارکه نحل
خصوصیات مؤمنان

 
الَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
همانان که صبر نمودند و بر پروردگارشان توکل مى‏کنند
در برابر ستمگران، به ایمان، توکل و مقاومت خود وابسته باشید، نه قدرت‏هاى بیگانه و خارجى. «صبروا وعلى ربهم یتوکلون»




تاریخ : شنبه 93/12/23 | 12:2 عصر | نویسنده : موسی مباشری | نظر

آیه شماره 12  از سوره مبارکه ابراهیم
صبر در برابر آزار کافران

 
وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ
و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آنکه ما را به راه‏هایمان رهبرى کرده است و البته ما بر آزارى که به ما رساندید شکیبایى خواهیم کرد و توکل‏کنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند
خدایى که هدایت کرد، حمایت هم مى‏کند. پس تنها بر او توکّل کنیم.«نتوکل على اللَّه و قد هدینا»
راه انبیا همان راه خداست. (به جاى «سبله» فرمود:) «سُبلنا» چنانکه در جاى دیگر مى‏فرماید: «قل هذه سبیلى ادعوا الى اللَّه على بصیرة»
لازمه پیمودن راه خدا، تحمّل سختى‏هاست. «سبلنا - لنصبرنّ»
هم باید بر خدا توکل کرد و هم باید در برابر مخالفان صبر و مقاومت نمود. «نتوکل على اللَّه... ولنصبرنّ»
مؤمن با آزار و شکنجه، از عقیده و عملش دست برنمى‏دارد. «لنصبرنّ على ما آذیتمونا»
کسى مى‏تواند صبر کند که تکیه‏گاهى داشته باشد. «لنصبرنّ... على اللَّه نتوکل»




تاریخ : شنبه 93/12/23 | 12:2 عصر | نویسنده : موسی مباشری | نظر

آیه شماره 66  از سوره مبارکه یوسف
خدا گواه بر اعمال

 
قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَکُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِّنَ اللّهِ لَتَأْتُنَّنِی بِهِ إِلاَّ أَن یُحَاطَ بِکُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَکِیلٌ
گفت هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا با من با نام خدا پیمان استوارى ببندید که حتما او را نزد من باز آورید مگر آنکه گرفتار [حادثه‏اى] شوید پس چون پیمان خود را با او استوار کردند [یعقوب] گفت‏خدا بر آنچه مى‏گوییم وکیل است
به صرف خویشاوندى اکتفا نکنید و قراردادها را محکم کنید. «لن ارسله معکم حتّى...»*
ایمان به خدا وسوگند ونذر وعهد با او، قوى‏ترین پشتوانه بوده و هست.«موثقاً من‏اللَّه»
هرگاه از شخصى بدقولى و بدرفتارى دیدید، در نوبت بعد قرارداد را محکمتر کنید. «موثقاً»
فرزند خود را به راحتى همراه دیگران نفرستید. «تؤتون موثقاً من اللّه»
در قراردادها، پیش‏بینى حوادث غیرمترقّبه و خارج از حیطه اختیار را بکنید. «الاّ ان یحاط بکم» (تکلیف خارج از توانایى، ممنوع است.)
محکم‏کارى‏هاى قانونى و حقوقى، شما را از توکل به خداوند غافل نکند. «اللَّه على ما نقول وکیل»




تاریخ : شنبه 93/12/23 | 12:0 عصر | نویسنده : موسی مباشری | نظر

آیه شماره 67  از سوره مبارکه یوسف
مواظبت از خود در برابر حسادت مردم

 
وَقَالَ یَا بَنِیَّ لاَ تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُواْ مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِی عَنکُم مِّنَ اللّهِ مِن شَیْءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَعَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ
و گفت اى پسران من [همه] از یک دروازه [به شهر] در نیایید بلکه از دروازه‏هاى مختلف وارد شوید و من [با این سفارش] چیزى از [قضاى] خدا را از شما دور نمى‏توانم داشت فرمان جز براى خدا نیست بر او توکل کردم و توکل‏کنندگان باید بر او توکل کنند
عاطفه پدرى حتّى نسبت به فرزندان خطاکار، از بین نمى‏رود. «یا بنّى»
چاره‏اندیشى وتدبیر براى حفظ سلامت فرزندان، لازم است. «یا بنىّ لا تدخلوا...»
وقتى توصیه کننده عالم و آگاه است، لازم نیست فرمانبر از فلسفه‏ى آن دستور آگاه باشد. (فرزندان یعقوب فرمان «لا تدخلوا...» را عمل کردند و فلسفه و راز آن را نپرسیدند)
از بهترین زمان‏هاى موعظه، در آستانه سفر است. یعقوب در آستانه‏ى سفر فرزندان به آنان گفت: «یا بنىّ لاتدخلوا من باب واحد»
جلو حساسیّت‏ها، سوءظن‏ها و چشم‏زخم‏ها را بگیرید، ورود گروهى جوان به منطقه‏ى بیگانه، عامل سوءظن و سعایت است. «لاتدخلوا من باب واحد»
لطف و قدرت خداوند را منحصر در یک راه نپندارید، دست او باز است و مى‏تواند از هر طریقى شما را مدد رساند. «لاتدخلوا من باب واحد»
فقط بازدارنده و نهى کننده نباشید، بلکه راه حل نیز ارائه دهید. «لاتدخلوا... و ادخلوا»
براى رسیدن به مقصود بایستى راههاى مختلف را پیمود. «و ادخلوا من ابواب متفرّقه»
مدیر خوب باید علاوه بر برنامه‏ریزى، حساب احتمالات را بکند، زیرا انسان در اداره‏ى امور خود مستقل نیست. یعنى با همه محاسبات و دقّت‏ها باز هم دست خدا باز است و تضمینى براى انجام صددرصد محاسبات ما نیست. «وما اُغنى عنکم من اللَّه من شى‏ء»
در برابر مقدّرات حتمى خداوند، چاره‏اى جز تسلیم نیست. «ما اغنى‏عنکم من اللَّه من شى‏ء»
حاکم مطلق هستى، خداوند است. «ان الحکم الاّ للَّه»
هم احتیاط و محاسبه لازم است؛ «لاتدخلوا...» و هم توکل به خداوند ضرورى است. «علیه توکّلت
به غیر خداوند، توکل نکنید. «علیه توکّلت» چرا که او به تنهایى کفایت مى‏کند «وکفى باللَّه وکیلا» و بهترین وکیل است. «نعم الوکیل»
یعقوب، هم خود توکل کرد و هم دیگران را با امر به توکل تشویق نمود. «توکّلت... فلیتوکّل...»




تاریخ : شنبه 93/12/23 | 11:56 صبح | نویسنده : موسی مباشری | نظر
<< مطالب جدیدترمطالب قدیمی‌تر >>

ساعت فلش