
آیه شماره 84 از سوره مبارکه یونس
تکیه بر خدا نشانه ایمان
وَقَالَ مُوسَى یَا قَوْمِ إِن کُنتُمْ آمَنتُم بِاللّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُواْ إِن کُنتُم مُّسْلِمِینَ
و موسى گفت اى قوم من اگر به خدا ایمان آوردهاید و اگر اهل تسلیمید بر او توکل کنید
رهبر باید به امّت روحیّه بدهد. «وقال موسى یا قوم»
ایمان، از توکّل جدا نیست. «ان کنتم آمنتم باللّه فعلیه توکلوا»
تسلیم در برابر رضاى الهى، بالاتر از ایمان است. «ان کنتم مسلمین» بعد از «ان کنتم آمنتم»
با توکّل و تسلیم باید مشکلات را پشت سرگذاشت. «توکلوا ان کنتم مسلمین»
آیه شماره 64 از سوره مبارکه آل عمران
حقیقت وحدت
قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
بگو اى اهل کتاب بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما]
مسلمانان باید بر سر مشترکات، با اهل کتاب به توافق برسند. «قل یا اهلالکتاب تعالوا الى کلمة...»
باید در دعوت به وحدت، پیش قدم بود. «قل یا اهل الکتاب»
اگر به تمام اهدافِ حقّ خود دست نیافتید، از تلاش براى رسیدن به بعضى از آن خوددارى نکنید. «تعالوا الى کلمة...»
یکى از مراحل تبلیغ، دعوت به مشترکات است. «کلمة سواء بیننا و بینکم» قرآن مىتواند محور مشترک خوبى براى دعوت باشد، زیرا هم تاریخ انبیا را دارد و هم از تحریف به دور بوده است.
در تبلیغ و دعوت دیگران، باید به عقاید حقّه و مقدّسات طرف مقابل، احترام گذارد. «کلمة سواء بیننا و بینکم»
یگانه پرستى و بیزارى از شرک، از مشترکات تمام ادیان آسمانى است. «کلمة سواء... الاّ نعبد الاّ اللّه»
توحید، سبب تعالى انسان است. «تعالوا» در جایى بکار مىرود که دعوت به رشد و بالا آمدن باشد. «تعالوا... الاّ نعبد الاّ اللّه»
اطاعت بىچون و چرا از دیگر انسانها، نشانهى پذیرش نوعى ربوبیّت براى آنها ویک نوع عبودیّت براى ماست. در حالى که همهى انسانها با یکدیگر مساوى هستند. «لایتّخذ بعضنا بعضاً ارباباً»
اندیشهى آزاد و شخصیّت مستقل، شعار قرآن است. «لایتخذ بعضنا بعضاً ارباباً»
اعراض و سرپیچى مخالفان نباید در اراده و ایمان ما اثر بگذارد. «فان تولّوا فقولوا اشهدوا بانّا مسلمون»
هر مبلّغى باید سرپیچى و اعراض مردم را پیش بینى کند تا مأیوس نشود. «فان تولّوا فقولوا اشهدوا...»
پس از استدلال و برهان، جَدل را قطع کنید. «فان تولّوا فقولوا...»
بندگى خدا، نفى شرک و طرد حاکمیّت غیر خداوند، از ویژگىهاى یک مسلمان واقعى است. «اشهدوا بانّا مسلمون»
آیه شماره 89 از سوره مبارکه اعراف
گشایش راههای زندگی
قَدِ افْتَرَیْنَا عَلَى اللّهِ کَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِکُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللّهُ مِنْهَا وَمَا یَکُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِیهَا إِلاَّ أَن یَشَاءَ اللّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا عَلَى اللّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَیْرُ الْفَاتِحِینَ
اگر بعد از آنکه خدا ما را از آن نجات بخشیده [باز] به کیش شما برگردیم در حقیقت به خدا دروغ بستهایم و ما را سزاوار نیست که به آن بازگردیم مگر آنکه خدا پروردگار ما بخواهد [که] پروردگار ما از نظر دانش بر هر چیزى احاطه دارد بر خدا توکل کردهایم بار پروردگارا میان ما و قوم ما به حق داورى کن که تو بهترین داورانى
ارتداد وبرگشت از آرمانها و عقائد حقّ و پذیرفتن شریک براى خداوند، نوعى افترا بر خدا و پیمانشکنى است. «قد افترینا... ما یکون لنا أن نعود»
شرک، اسارت و یکتاپرستى، نجات است. «بعد اذ نجّانا اللّه»
مؤمن، هرگز از حقّ عدول نمىکند و اهل سازش بر سر عقائدش نیست. «ما یکون لنا...» (عقبگرد و ارتجاع، ممنوع است و تساهل و تسامح همه جا ارزش نیست.)
هدایت و ضلالت در دائرهى اراده خداوند است. «الاّ أن یشاء اللّه»
باید در هر حال تسلیم خدا بود و امر او را اطاعت کرد. «الاّ أنیشاء اللّه»
دلیل تسلیم شدن و پذیرفتن ربوبیّت خداوند، علم بىپایان اوست. «الاّ ان یشاء اللّه... وسع ربّنا کلّ شىء علماً»
دلیل توکّل ما بر خداوند نیز علم مطلق او بر همه چیز است. «وسع ربّنا کلّ شىء علماً على اللّه توکّلنا»
براى پایدارى در ایمان، از خداوند استمداد و به او توکّل کنیم. «مایکون لنا ان نعود... على اللّه توکّلنا»
در برابر پیشنهادهاى شوم دشمنان، باید با توکّل بر خدا، قاطعانه ایستاد. «ما یکون لنا... توکّلنا»
واگذارى داورى به خداوند، نمونه ومصداق توکّل و تسلیم است. «على اللّه توکّنا ربّنا افتح...»
در دعا، تناسب بین خواسته و اسماى الهى را باید در نظر گرفت. آنجا که نیاز به فتح داریم، خدا را با خیرالفاتحین صدا مىزنیم. «افتح... خیر الفاتحین»
لازمهى داورى صحیح، علم وآگاهى همهجانبه است. داورى، حقّ کسى است که همه چیز را مىداند. «وسع ربّنا کلّ شىء علما... ربّنا افتح...»
داورى، از شئون ربوبیّت خداوند است. «ربّنا افتح»
هدف انبیا تثبیت و بر کرسى نشاندن حرف حقّ است، نه سخن خویشتن. «افتح بیننا و بین قومنا بالحقّ»
آیه شماره 129 از سوره مبارکه توبه
بهترین تکیه گاه
فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِیَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ
پس اگر روى برتافتند بگو خدا مرا بس است هیچ معبودى جز او نیست بر او توکل کردم و او پروردگار عرش بزرگ است
رویگردانى مردم از دین، نباید در ایمان و روحیّهى ما تأثیر گذارد.«فان تولّوا فقل حسبى اللَّه»
کسى که خدا دارد، چه کم دارد؟ «حسبى اللَّه»
توکّل بر خداوند، رمز غلبه بر مشکلات است. « فان تولّوا فقل... علیه توکّلت»
آیه شماره 61 از سوره مبارکه انفال
زندگی مسالمت آمیز
وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
و اگر به صلح گراییدند تو [نیز] بدان گراى و بر خدا توکل نما که او شنواى داناست
مسلمانان باید در مرحلهاى از قدرت باشند که تقاضاى صلح، از سوى دشمن باشد. «و ان جنحوا»
اسلام، جنگطلب نیست. «وان جنحوا... فاجنح»
فرمان جنگ یا پذیرش صلح، با پیامبر خدا و از اختیارات رهبرى جامعه اسلامى است. «فاجنح» نفرمود: «فاجنحوا»
در موضع قدرت، سوء استفاده نکنید. «فاجنح»
در پذیرش پیشنهاد صلح، بر خدا توکّل کنید. «فاجنح لها و توکّل»
در پذیرش صلح، هم احتمال خطر و توطئه است، هم زخم زبان برخى دوستان، ولى باید بر خدا توکّل کرد. «توکّل على اللّه»
ایمان به شنوایى مطلق و علم فراگیر خداوند، زمینهساز توکّل انسان به اوست. «توکّل على اللّه انّه هو السمیع العلیم»
بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 214233