
آیه شماره 27 از سوره مبارکه الکهف
سخن بی همتا
وَاتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِن کِتَابِ رَبِّکَ لَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ وَلَن تَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا
و آنچه را که از کتاب پروردگارت به تو وحى شده است بخوان کلمات او را تغییردهندهاى نیست و جز او هرگز پناهى نخواهى یافت
وحى و نزول کتب آسمانى لازمهى ربوبیّت الهى و در مسیر تربیت انسان است. «ما اوحى الیک من کتاب ربّک»
قرآن از هر گونه تغییر و تحریف مصون بوده است. آنگونه که پیامبر اسلام خاتم پیامبران است، قرآن نیز آخرین کتاب آسمانى است. «لامبدّل لکلماته»
آیه شماره 5 از سوره مبارکه الکهف
دروغگویان
مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن یَقُولُونَ إِلَّا کَذِبًا
نه آنان و نه پدرانشان به این [ادعا] دانشى ندارند بزرگ سخنى است که از دهانشان برمىآید [آنان] جز دروغ نمىگویند
عمل دائم، پاداش دائم دارد. در آیهى قبل «یعملون الصالحات» نشانه دوام عمل بود و در این آیه «ماکثین» یعنى پاداش دائم مىباشد.
انسان علاقه به زندگى همیشگى وماندگار دارد، و خداوند آن را در قیامت قرار داده است. «ماکثین فیه ابدا»
از ویژگى نعمتهاى الهى در آخرت، جاودانگى آنهاست و در قیامت، مرگ و فنا نیست. «ماکثین فیه ابداً»
اصلاح عقیدهى مردم، از وظایف انبیاست. «ینذر الّذین قالوا»
جهل و ناآگاهى، بستر انحراف است. «قالوا... مالهم به من علم»
عقاید باید بر اساس علم باشد و از عقیده بدون علم انتقاد شده است. «ما لهم به من علم»
کسى که ایمان نداشته باشد، به خالق خود نیز تهمت مىزند. «کَبُرت کلمة...»
فرزند داشتن خداوند، تهمتى بىاساس است. «ما لهم به من علم»
نسبت دادن فرزند به خدا، هم شرک است، هم تشبیه نابجا و هم نیازمند دانستن خدا به جانشین و همکار. «کَبُرت...»
آیه شماره 26 از سوره مبارکه إبراهیم
شجره خبیثه
وَمَثلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ
و مثل سخنى ناپاک چون درختى ناپاک است که از روى زمین کنده شده و قرارى ندارد
از شیوههاى تعلیم و تربیت، روش مقایسه است. «کلمة طیّبة... کلمة خبیثة»
شرک و هر چه که دون اللَّه باشد، ثبات ودوام ندارد. «ما لها من قرار»
عقاید باطل همچون علفهاى هرز، ریشهاى در عمق زمین ندارد، زیرا پایه و مبناى درست ندارد. «اجتثت من فوق الارض»
آیه شماره 24 از سوره مبارکه إبراهیم
شجره طیبه
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء
آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است
در مثالهاى قرآن دقت کنیم. «اَلَم تَر»
عقیده حقّ، کلمهى طیّبهاى است که اصل آن در قلب مؤمن ثابت است. «اصلها ثابت» و از الطاف خداوند آن است که مؤمنان را بر این عقیده حفظ مىکند. «یثبّت اللَّه الّذین آمنوا بالقول الثّابت»
کلام حقّ، پایدار واستوار و پابرجاست. «کلمة طیبة... اصلها ثابت»
آیه شماره 54 از سوره مبارکه یوسف
صاحب جایگاه
وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مِکِینٌ أَمِینٌ
و پادشاه گفت او را نزد من آورید تا وى را خاص خود کنم پس چون با او سخن راند گفت تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى
خداوند اگر بخواهد، اسیر دیروز را امیر امروز قرار مىدهد.«قال الملک ائتونى به استخلصه لنفسى»
در برابر خدمات افراد باید عکس العمل نشان داد و از آنان تقدیر کرد. (در برابر تعبیر خواب دستور داد که او را آزاد کنند) «ائتونى به استخلصه لنفسى»*
افراد مشرک وکافر هم از کمالات معنوى لذّت مىبرند. فطرت کمال دوستى، در هر انسانى وجود دارد. «استخلصه لنفسى»
براى تصدّى اعطاى پستهاى مهم و کلیدى علاوه بر تدبیر و کاردانى، محبوبیّت و مقبولیّت نیز بسیار مهم است. (یوسف در اثر عفّت، تدبیر، تعبیر خواب و بزرگوارى، محبوبیّت خاصّى پیدا کرد، لذا عزیز مصر گفت او براى خودم باشد) «استخلصه لنفسى»
پاکى، امانت، صداقت و عفاف، پادشاهان را نیز به تواضع وا مىدارد. «استخلصه لنفسى»
تا مرد سخن نگفته باشد، عیب وهنرش نهفته باشد. «فلمّا کلّمه قال»
در گزینشها، مصاحبه حضورى نیز مفید است. «فلمّا کلّمه»
براى اعطاى مسئولیّتهاى بسیار مهم، گاه لازم است شخص اوّل مملکت، خود مصاحبه حضورى کند. «فلمّا کلّمه»
پستهاى بزرگ و کلیدى را به افراد شایسته و امتحان داده واگذار کنید. «فلمّا کلّمه قال انّک الیوم...»
انسان صادق و امین حتّى در جمع کافران نیز مقبول و مورد احترام است. («لدینا» شامل همهى کارگزاران مىشود) «انّک الیوم لدینا مکین امین»
زنان مصر جمال یوسف دیدند، دل از کف دادند و دست بریدند؛ پادشاه امانت و پاکى او را دید مُلک مصر را در اختیارش نهاد. اگر همه کمالات یوسف بر آنان آشکار مىشد چه مىکردند؟
وقتى به امانت و توان و صداقت کسى اطمینان پیدا کردید، در واگذارى مسئولیّت به او درنگ نکنید. «انّک الیوم لدینا مکین امین»
مشاور خاص مسئولین کشورى، باید اهل تقوا، تدبیر، قدرت برنامهریزى و امانت باشد. «استخلصه لنفسى... مکین امین» (یوسف جامع همه اینها بود.)
قدرت یوسفعلیه السلام بدون قید وشرط بوده است. («مکینٌ» بدون هیچ شرط و محدودیّتى)
مکین و امین بودن، هر دو با هم لازم است. «مکین امین»
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 214251