
آیه شماره 119 از سوره مبارکه هود
جایگاه بد
إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَلِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ
مگر کسانى که پروردگار تو به آنان رحم کرده و براى همین آنان را آفریده است و وعده پروردگارت [چنین] تحقق پذیرفته است [که] البته جهنم را از جن و انس یکسره پر خواهم کرد
تنها راه برچیده شدن اختلافات، لطف و رحمت الهى است.«الاّ مَن رحم ربّک»
عامل وحدت، فقط امدادهاى الهى است و محورهاى دنیوى و مادّى، امورى فانى، مقطعى، یک بعدى و خیالىاند.«الاّ مَن رحم ربّک»
فلسفهى خلقت بشر، پذیرش و دریافت رحمت الهى است.«و لذلک خلقهم»
خداوند قوانین و سنّتهایى را بر خود لازم کرده است.«و تمّت کلمة ربک»
قهر حتمى الهى، بعد از لطف او و فرستادن انبیا و کتب و موعظه و هشدار و مهلت دادن مطرح است.«رحم ربک... لاملأنّ جهنّم»
خداوند با قرار دادن فطرت و عقل از درونِ انسان و ارسال انبیا و کتب آسمانى از بیرون، حجّت را بر مردم تمام کرده است«و تمّت کلمة ربّک»
جهنّم محدودیّت دارد.«لاملأنّ جهنّم»
جنّ نیز مانند انسان، داراى تکلیف و کیفر وپاداش است. «من الجنّة والناس»
آیه شماره 110 از سوره مبارکه هود
تحقق وعده
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ وَلَوْلاَ کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ
و به حقیقت ما به موسى کتاب [آسمانى] دادیم پس در مورد آن اختلاف شد و اگر از جانب پروردگارت وعدهاى پیشى نگرفته بود قطعا میان آنها داورى شده بود و بى گمان آنان در باره آن در شکى بهتانآمیزند
در هیچ دورهاى از تاریخ، تمام افراد قومى، هم عقیده نبودهاند. «فاختلففیه»
از اختلاف مردم در دین و ایمان آوردن بعضى و کفر عدّهاى دیگر، ناراحت و نگران نباشیم که این حادثهى جدیدى نیست.«اتینا موسى الکتاب فاختلف فیه»
با اینکه در آیاتى از قرآن مجید، تورات، کتاب نور خوانده شده،(123) امّا باز هم مردم در آن نور اختلاف کردهاند. «فاختلف فیه »
خداوند، خود نیز سنّتهاى خویش را مراعات کرده و زیر پا نمىگذارد، چرا که قبل از هر کس، این قانونگذار است که باید احترام قانون را داشته باشد.«و لولا کلمةسبقت من ربّک» (خداوند دنیا را محلّ داورى قرار نداده است)
سنّتهاى الهى، بر اساس مقام ربوبیّت اوست.«سبقت من ربّک»
مهلت دادن به اختلاف کنندگان در کتاب آسمانى، از سنّتهاى الهى است. «کلمة سبقت من ربّک»
آیه شماره 105 از سوره مبارکه هود
شقی و سعید
یَوْمَ یَأْتِ لاَ تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَسَعِیدٌ
روزى [است] که چون فرا رسد هیچ کس جز به اذن وى سخن نگوید آنگاه بعضى از آنان تیرهبختند و [برخى] نیکبخت
در روز قیامت سکوت بر همه ى افراد حکمفرماست، مگر افرادى که اجازهى تکلّم داشته باشند.«لاتکلّم نفس الا باذنه»
آیه شماره 64 از سوره مبارکه یونس
بشارت عظمی بزرگ
لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لاَ تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
در زندگى دنیا و در آخرت مژده براى آنان است وعدههاى خدا را تبدیلى نیست این همان کامیابى بزرگ است
تنها اولیاى خدا، هم دنیا دارند، هم آخرت. «لهم البشرى فىالحیوةالدنیا...والاخرة»
وعدههاى الهى قطعى و حتمى است. «لهم البشرى ... لاتبدیل...»
رستگارى بزرگ براى کسانى است که همواره ایمان و تقوا داشتهاند. «آمنوا و کانوا یتّقون... الفوز العظیم»
آیه شماره 23 از سوره مبارکه یونس
وعده حتمی
فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ یَبْغُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْیُکُمْ عَلَى أَنفُسِکُم مَّتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ إِلَینَا مَرْجِعُکُمْ فَنُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ
پس چون آنان را رهانید ناگهان در زمین بناحق سرکشى مىکنند اى مردم سرکشى شما فقط به زیان خود شماستشما بهره زندگى دنیا را [مىطلبید] سپس بازگشتشما به سوى ما خواهد بود پس شما را از آنچه انجام مىدادید باخبر خواهیم کرد
انسان بىوفا، عهدشکن و ناسپاس است. «فلمَّا أنجاهُم ، یَبغون» (در آیهى قبل، وعده داد اگر نجات یابد شکر کند، ولى پس از نجات ناسپاسى مىکند)
ظلم به مردم، ظلم به خویش است، چون همه از یکدیگریم. «بغیکم على انفسکم»
کیفر ستم، هم در دنیاست هم در آخرت. «على انفسکم، الینا مرجعکم»
ظالمان، تنها در چند روزهى دنیا کامیابى دارند که در برابر کیفر قیامت، ناچیز است. «متاع الحیاة الدنیا»
ریشهى ظلمها، دنیاطلبى انسان است. «متاع الحیاة الدنیا»
یاد قیامت، از عوامل بازدارندهى گناه است. «یاایّها الناس... الینامرجعکم»
خداوند به همهى کارهاى انسان آگاه است وانسان نیز در قیامت از همهى کارهاى خود آگاه خواهد شد. «فننبّئکم بما کنتم تعملون»
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 214258