
آیه شماره 46 از سوره مبارکه آل عمران
سخن در گهواره
وَیُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِینَ
و در گهواره [به اعجاز] و در میانسالى [به وحى] با مردم سخن مىگوید و از شایستگان است
کسى که مىتواند به مریم، بدون داشتن همسر فرزند دهد، مىتواند در گهواره، زبان کودک او را به سخن گفتن باز کند. «یکلّم النّاس فى المهد»
آنجا که خدا بخواهد پاکدامنى را از اتهام پاک نماید، زبان بستهى کودک را باز مىکند. «یکلّم النّاس فى المهد»
در کودکى نیز مىتوان پیام الهى را به دیگران رساند. «یکلّم النّاس فى المهد»
آنجا که خدا بخواهد، کودک همانند بزرگسالان سخن مىگوید. «فىالمهد وکهلا»
از مادرى صالحه چون مریم، فرزندى مثل عیسى پدید مىآید. «منالصالحین»
آیه شماره 41 از سوره مبارکه آل عمران
نشانه حق
قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّیَ آیَةً قَالَ آیَتُکَ أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاَثَةَ أَیَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْکُر رَّبَّکَ کَثِیرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَالإِبْکَارِ
گفت پروردگارا براى من نشانهاى قرار ده فرمود نشانهات این است که سه روز با مردم جز به اشاره سخن نگویى و پروردگارت را بسیار یاد کن و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبیح گوى
خدایى که مىتواند زبان را هنگام تکلّم با مردم ببندد و هنگام ذکر خدا باز کند، مىتواند از پدرى پیر و مادرى عقیم نیز فرزندى به دنیا بیاورد. «کذلک اللّه یغعل ما یشاء... الاّ تکلّم الناس»
انبیا، به دنبال رسیدن به مقام یقین و شهود هستند. «اجعل لى آیة»
آنجا که خداوند بخواهد، سبب را از کار مىاندازد و زبان قدرت حرف زدن را از دست مىدهد. «لاتکلّم الناس»
هر چه لطف الهى بیشتر مىشود باید یاد او نیز بیشتر شود. «واذکر ربّک کثیراً»
ذکر خدا هر چه بیشتر، بهتر. «واذکر ربّک کثیراً»
در میان ذکرهاى خداوند، تسبیح جایگاه خاصّى دارد. «واذکر ربّک... و سبّح»
آیه شماره 253 از سوره مبارکه بقره
روح القدس
تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن کَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ
برخى از آن پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم از آنان کسى بود که خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عیسى پسر مریم دلایل آشکار دادیم و او را به وسیله روح القدس تایید کردیم و اگر خدا مىخواست کسانى که پس از آنان بودند بعد از آن [همه] دلایل روشن که برایشان آمد به کشتار یکدیگر نمىپرداختند ولى با هم اختلاف کردند پس بعضى از آنان کسانى بودند که ایمان آوردند و بعضى از آنان کسانى بودند که کفر ورزیدند و اگر خدا مىخواست با یکدیگر جنگ نمىکردند ولى خداوند آنچه را مىخواهد انجام مىدهد
انبیا، مقامى بس والا دارند. «تلک» اشاره به دور ومقام والاست.
انبیا، همه در یک رتبه نیستند. یگانگى در هدف، مانع بعضى کمالات ویژه و برترىهاى خاصّ نیست. «فضّلنا بعضهم على بعض»
تجلیل از انبیاى گذشته لازم است. موسى وعیسى علیهما السلام در آیه تکریم شدهاند. «من کلّم اللّه... عیسىبن مریم»
سنّت و قانون خداوند، آزاد گذاشتن انسان است. او مىتواند مردم را به اجبار به راه حقّ وادار کند، امّا رشد واقعى در سایه آزادى است. در این آیه دو بار مىخوانیم که اگر خدا مىخواست، اختلاف و نزاعى میان مردم ایجاد نمىشد. «و لو شاء اللّه»
ریشهى اکثر اختلافات، هوسها، حسدها و خودبینىهاست، نه جهل و ناآگاهى. «من بعد ما جائتهم البیّنات»
راه انبیا، همراه با دلیل روشن است. «بیّنات»
اختلافات اعتقادى، از عوامل پیدایش جنگهاست. البتّه دین منشأ اختلاف نیست، بلکه مردم اختلاف مىکنند. «ولو شاء اللّه ما اقتتل... ولکن اختلفوا»
اختلاف عقائد مردم، دلیل اختیار آنها است. «فمنهم من امن و منهم من کفر»
آیه شماره 174 از سوره مبارکه بقره
کتمان حق
إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
کسانى که آنچه را خداوند از کتاب نازل کرده پنهان مىدارند و بدان بهاى ناچیزى به دست مىآورند آنان جز آتش در شکمهاى خویش فرو نبرند و خدا روز قیامت با ایشان سخن نخواهد گفت و پاکشان نخواهد کرد و عذابى دردناک خواهند داشت
دنیاگرایى، بزرگترین خطر براى علما و دانشمندان است. «یکتمون، یشترون»
دین فروشى، به هر قیمتى که باشد خسارت است، زیرا حقایق و معارف کتب آسمانى ارزشمندتر از همه منافع است. «ثمناً قلیلاً»
خوردنىهاى حرام، به صورت آتش تجسّم مىیابند. «ما یأکلون... الاّ النار»
اشیا داراى یک وجهه باطنى و ملکوتى هستند که در قیامت به آن شکل تجسّم مىیابند. «فى بطونهم الاّ النّار»
کیفر، باید متناسب با جرم باشد. آنانکه در دنیا راه شنیدن کلام خدا را بر مردم بستهاند، در قیامت از لذّت استماع کلام خدا محروم مىشوند. «لا یکلّمهم اللَّه»
عذابهاى قیامت، هم جسمى وهم روحى است. «لایکلّمهم اللَّه»
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 214288