آیه شماره 106 از سوره مبارکه آل عمران
یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکْفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ
روزى که چهرههایى سپید و چهرههایى سیاه گردد اما سیاهرویان [به آنان گویند] آیا بعد از ایمانتان کفر ورزیدید پس به سزاى آنکه کفر مىورزیدید [این] عذاب را بچشید
آیه شماره 58 از سوره مبارکه اعراف
وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَ یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِدًا کَذَلِکَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ
و زمین پاک [و آماده] گیاهش به اذن پروردگارش برمىآید و آن [زمینى] که ناپاک [و نامناسب] است [گیاهش] جز اندک و بىفایده برنمىآید این گونه آیات [خود] را براى گروهى که شکر مىگزارند گونهگون بیان مىکنیم
تنها نزول رحمت براى سعادت کافى نیست، قابلیّت و ظرفیّت محل هم لازم است. «والبلد الطیّب»
گرچه نظام طبیعت، بر قوانین خاص خود استوار است، اما همه چیز زیر نظر و با اراده و اذن پروردگار صورت مىپذیرد. «باذن ربّه»
اصل بر پاکى و پاک بودن است و ناپاکى، یک مسئلهى عارضى است. «البلد الطیّب... و الّذى خَبُثَ»
نه یک تذکّر کافى است و نه تذکّرات یکنواخت کارساز است، بلکه ارشاد و تبلیغ باید متعدّد و متنوّع باشد تا به نتیجه نزدیک شویم. «نصرّف الآیات»
گرچه قرآن براى همه مایهى هدایت است، امّا تنها شاکرین بهره مىگیرند. «نصرّف الآیات لقوم یشکرون»
آیه شماره 20 از سوره مبارکه مزمل
پاداش خوبی
إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَیَکُونُ مِنکُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
در حقیقت پروردگارت مىداند که تو و گروهى از کسانى که با تواند نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را [به نماز] برمىخیزید و خداست که شب و روز را اندازهگیرى مىکند [او] مىداند که [شما] هرگز حساب آن را ندارید پس بر شما ببخشود [اینک] هر چه از قرآن میسر مىشود بخوانید [خدا] مىداند که به زودى در میانتان بیمارانى خواهند بود و [عدهاى] دیگر در زمین سفر مىکنند [و] در پى روزى خدا هستند و [گروهى] دیگر در راه خدا پیکار مىنمایند پس هر چه از [قرآن] میسر شد تلاوت کنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و وام نیکو به خدا دهید و هر کار خوبى براى خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بیشتر باز خواهید یافت و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده مهربان است
علم خداوند به حالات بندگان، بهترین انگیزه براى انجام کارهاى نیک است. «انّ ربّک یعلم انّک تقوم»
یکى از برکات عبادت شبانه آن است که تنها خداوند از آن آگاه است و از هرگونه ریا و تظاهر به دور است. «انّ ربّک یعلم»
پیامبر طبق دستور خداوند عمل مىکند. در آیات قبل فرمود: «قم اللیل... نصفه او انقص... او زد...» در این آیه مىفرماید: «تقوم ادنى من ثلثى اللیل و نصفه و ثلثه»
خداوند در مقدار عبادت شبانه انسان را آزاد گذاشته است تا افراد بیشترى توفیق آن را بیابند و هرکس به مقدار توانایىاش از فیض آن بهرهمند شود. «ثلثى اللیل و نصفه و ثلثه»
سحرخیزى، سیره گروهى از اصحاب پیامبر بوده است. «طائفة من الذّین معک»
اقامه نماز وتلاوت قرآن از بهترین آداب شبزندهدارى است. «تقوم فاقرءوا...»
تکالیف الهى آسان است و انسان را به مشقّت نمىاندازد. «فاقرءوا ما تیسّر»
ارتباط با قرآن و تلاوت آن در هر حال لازم است، حتّى در بستر بیمارى یا سفر و جهاد. «مرضى - یضربون فى الارض، یقاتلون... فاقرؤا» (اگر در فراز و نشیبها تلاوت قرآن لازم است، در شرائط عادى به طریق اولى لازم خواهد بود.)
کسب مال حلال، فضل الهى است. «یبتغون من فضل اللّه»
امکانات زندگى، لطف و فضل الهى است، هرچند که با تلاش انسان به دست آید. «یضربون فى الارض یبتغون من فضل اللّه»
ذکر سفرهاى تجارى و اقتصادى در کنار سفرهاى جهادى و جنگ، نشانه اهمیّت تجارت از دیدگاه اسلام است. «آخرون یضربون فى الارض یبتغون من فضل اللّه و آخرون یقاتلون فى سبیل اللّه»
شیوه قرض دادن باید نیکو باشد. (با سرعت و خلوص و بى منّت پرداخت شود.) «قرضاً حسناً»
شب زنده دارى، تلاوت قرآن، اقامه نماز، پرداخت زکات و قرض دادن به دیگران نمونهاى از کارهاى خیر است. «ما تقدموا لانفسکم من خیر...»
پیش از مرگ، کارهاى خیر را براى خودتان ذخیره کنید، یا به دست خود و یا از طریق وصیّت. «تقدّموا»
کارهاى خیر ذخیره قیامت است. «و ما تقدّموا لانفسکم من خیر تجدوه عند اللّه»
کارهاى خیر نزد خدا محفوظ است و هرگز از بین نمىرود. «تجدوه عنداللّه»
پاداشهاى خداوند از هر نظر چند برابر است. «هو خیراً و اعظم اجراً»
هیچ کس نباید خود را از قصور و تقصیر به دور بداند، زیرا با انجام همه تکالیف، باز هم به استغفار نیاز داریم. «واستغفروا اللّه»
خداوند، آمرزش اهل استغفار را تضمین کرده است. «واستغفروا اللّه... غفورٌ رحیم»
گذشت خداوند همراه با مهربانى است. «غفور رحیم»
آیه شماره 3 از سوره مبارکه احزاب
اتصال به بی نهایت
وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا
و بر خدا اعتماد کن همین بس که خدا نگهبان [تو]ست
پیروى نکردن از کافران و منافقان و پیروى از وحى، مشکلاتى دارد که راه مبارزه با آن توکّل به خداست. «لا تطع - واتّبع - و توکّل»
سعى کنیم دلیل دستورها را بیان کنیم. «توکّل على اللّه - کفى باللّه وکیلا»
آیه شماره 73 از سوره مبارکه قصص
آرامش شب
وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
و از رحمتش برایتان شب و روز را قرار داد تا در این [یک] بیارامید و [در آن یک] از فزونبخشى او [روزى خود] بجویید باشد که سپاس بدارید
منشأ خلقت و اعطاى نعمت، نیاز او، یا طلب ما نیست، بلکه بخشندگى و رحمانیّت اوست. «و من رحمته جعل»
آرامش شب، مقدّمهى تلاش روز است. «لتسکنوا فیه و لتبتغوا»
خداوند، بخشنده است؛ ولى انسان باید تلاش کند. «من رحمته جعل... لتبتغوا»
شب براى آسایش وروز براى کار وفعالیّت است. «لتسکنوا فیه ولتبتغوامنفضله»
آنچه به دست آوریم از فضل اوست، به زرنگى خود ننازیم. «من فضله»
نعمتهاى مادّى باید مقدّمهى شکر وکسب مراتب معنوى باشد. «لتسکنوا... لتبتغوا... لعلّکم تشکرون»
دنیا اگر وسیلهى رشد، قرب و شکر به درگاه الهى باشد، منفور و مذموم نیست. «لعلّکم تشکرون»
بازدید امروز: 57
بازدید دیروز: 98
کل بازدیدها: 209423