آیه شماره 56  از سوره مبارکه بقره
آغاز دوباره حیات

 
ثُمَّ بَعَثْنَاکُم مِّن بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم باشد که شکرگزارى کنید
رجعت و معاد، امر محالى نیست. بعضى از مردگان در همین دنیا زنده شده‏اند. «بعثناکم من بعد موتکم»
رمز بروز برخى تلخى‏ها و سپس نجات از آنها، پیدا شدن روحیّه‏ى شکرگزارى است. «بعثناکم ... لعلکم تشکّرون»




تاریخ : یکشنبه 93/12/24 | 8:2 صبح | نویسنده : موسی مباشری | نظر

آیه شماره 3  از سوره مبارکه اسراء


 ذُرِّیَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کَانَ عَبْدًا شَکُورًا
فرزندان کسانى که [آنان را در کشتى] با نوح برداشتیم راستى که او بنده‏اى سپاسگزار بود
در مکتب انبیا بودن و همراهى با آنان، رمز نجات و بقاى انسان است. «ذُرّیة مَن حَمَلنا مع نوحٍ»
تاریخِ گذشتگان، عامل تربیت و هشدار براى آیندگان است. «ذُرّیة مَن حملنا»
توجّه دادن فرزندان به شرافت و ایمان نیاکان، راهى عاطفى براى تربیت و پذیرش دعوت و مسئولیّت آنان است. «ذُرّیة مَن حمَلنا»
عبودیّت وبندگى خدا، زمینه ایمنى از حوادث و مهالک است. «حَملنا مع نوح انّه کان عبداً شکوراً»
تجلیل از مردان والا و اسوه، از عوامل تربیت است. «کان عبداً شکوراً»
یکى از برکات شکور بودن، ذرّیه پایدار داشتن است.«ذرّیة مَن... عبداً شکوراً»




تاریخ : یکشنبه 93/12/24 | 8:2 صبح | نویسنده : موسی مباشری | نظر

آیه شماره 9  از سوره مبارکه مزمل
همه جا خداست (خدا همه جا هست)

 
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا
پروردگار خاور و باختر خدایى جز او نیست پس او را کارساز خویش اختیار کن
ربوبیّت خداوند نسبت به مشرق و مغرب، دلیل یکتایى او و لزوم توکّل بر او است. «ربّ المشرق والمغرب لا اله الاّ هو فاتّخذه وکیلاً»




تاریخ : یکشنبه 93/12/24 | 8:1 صبح | نویسنده : موسی مباشری | نظر

آیه شماره 121  از سوره مبارکه نحل

 شَاکِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
نعمتهاى او را شکرگزار بود [خدا] او را برگزید و به راهى راست هدایتش کرد
آن را که خدا برگزیند، به مقصدش مى‏رساند. «اجتباه... هداه الى صراط مستقیم»




تاریخ : یکشنبه 93/12/24 | 8:0 صبح | نویسنده : موسی مباشری | نظر

آیه شماره 3  از سوره مبارکه طلاق
رزق الهی

 
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا
و از جایى که حسابش را نمى‏کند به او روزى مى‏رساند و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است‏خدا فرمانش را به انجام‏رساننده است به راستى خدا براى هر چیزى اندازه‏اى مقرر کرده است
کسانى که با گناه زندگى خود را تأمین مى‏کنند، راه دریافت روزى‏هاى پیش بینى نشده را به روى خود مى‏بندند. «و من یتق اللّه... یرزقه من حیث لایحتسب»
اراده خدا در چارچوب محاسبات انسان نیست. «یرزقه من حیث لایحتسب»
رعایت امور معنوى، در زندگى مادّى اثر گذار است. (امدادهاى غیبى، در زندگى انسان نقش مؤثرى دارند.) «من حیث لایحتسب»
انسان متقى، خواست خود را در مسیر خواست و اراده خدا قرار مى‏دهد و چون اراده الهى بن بست ندارد، انسان متقى نیز به بن بست نخواهد رسید. «و من یتق اللّه یجعل له مخرجاً»
همیشه رزق زیاد وابسته به کار زیاد نیست. «و من یتق اللّه... یرزقه» (همان گونه که همیشه مقدار و کمّیت آن مهم نیست. امام صادق‏علیه السلام در تفسیر «یرزقه من حیث لایحتسب» فرمود: خداوند در آنچه به او داده برکت مى‏دهد.)
تقوا و توکل دو اهرم براى خروج از بن بست است. «و من یتق اللّه... و من یتوکل على اللّه...»
براى تأمین زندگى امروز، تقوا «و من یتق اللّه... یرزقه» و براى آینده، توکل لازم است. «و من یتوکل على اللّه فهو حسبه»
تقوا، مقدّم بر توکل است. «و من یتق اللّه... و من یتوکل على اللّه»
بدون لطف خداوند، هیچ عامل دیگرى کارآمد و کافى نیست. «فهو حسبه»
در اراده و خواست تمام افراد و حکومت‏ها، احتمال شکست و ناکارآمدى و بن بست وجود دارد. تنها امرى که شکست در آن راه ندارد، خواست و اراده خداوند است. «انّ اللّه بالغ امره»
دلیل توکل ما، قدرت بى نهایت الهى است. «و من یتوکل ... انّ اللّه بالغ امره»
معناى توکل ما و قدرت خداوند آن نیست که انسان به همه خواسته‏هاى خود مى‏رسد، زیرا تمام امور هستى قانونمند است و حساب و کتاب دارد. «و من یتوکل على اللّه فهو حسبه ان اللّه بالغ امره قد جعل اللّه لکل شى‏ءٍ قدراً»




تاریخ : یکشنبه 93/12/24 | 7:59 صبح | نویسنده : موسی مباشری | نظر
<< مطالب جدیدترمطالب قدیمی‌تر >>

ساعت فلش